حرف دل آوردم و ارچه به تَنَش غم بوده

حرف دل آوردم و ارچه به تَنَش غم بوده
سخنی بود که بین تو و من غم بوده

حرف دل گرچه که خوانم به تو ، دیر شده
سالیانی است ، تن من ، وطن غم بوده

غم دل ، در دل ما بود ندایی زنده
گرچه لبخند تو گویا ، کفن غم بوده

غزل آوردم و هرقدر تلاشش کردم
در نهایت به ردیفش ، سخن غم بوده

همه گفتند که دنیا پر زیبایی هاست
لیکن آن آینه ، فریاد زن غم بوده

برگ سر سبز بهاری که یاد شادی بود
با نسیمی ، نظرش بر چمن غم بوده

بردیا صالحی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد