روستایی زاده ام حب وطن می کشدم

روستایی زاده ام حب وطن می کشدم
آخر آن زلف و سر و رو و دهن می کشدم

چشمۀ عطر و گلاب تو اگر خشک شود
فاضلاب و خزه و خار و لجن می کشدم

راه راست گل و گلزار اگر سد بشود
عشق در مقصد هفتاد و دو تن می کشدم

قایق مهر و صفا گر که ساحل نرسد
حرص بی حد و زیادی به کفن می کشدم

عشق اگر در دل ما منجی عالم نشود
واحدی که بشود عین دو تن می کشدم


محمد مرادی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد