تمام تو را
پنهان کردهام در چمدان احساسم
یادت را ، صدایت را ، چشمانت را
خاطراتت را و حتی نگاه مهربانت را
در دستانم گرفته ام
جان بظاهر شیرینم را
که ذره ذره تمام میشود
در بن بستی از انتظار و خیال
خودت بگو
مگر من چند نفرم
که هم باید به عشق تو
زنده بمانم
و هم در دنیای دردهای ناتمامم
بمیرم
فرحناز آقازاده