و این اقاقی سرما زدهاز عشق چه میداندوقتی چلچله ای از گروهش جدا شدکه شاخه های او را داشته باشدنه می دانم این تو نیستیفقط صدای باران استدیوانه نیستم؛ مجنونم!و گیس هایت, تو را بید مجنون می کند..سارا سید شازیله