شاید که زود بود غم عشقم روا شود

شاید که زود بود غم عشقم روا شود
پروانه زود بود که ز پیله رها شود

شاید که مرگ من به مزاجش بسی خوش است
باید که مرگ با دل من آشنا شود

بیچاره آن کسی که ز یارش وفا ندید
باید که آشنا به جفا در خفا شود

یک بغض، تخت خواب، من و تنهایی شبم
با فکر آن کسی که بخواهد جدا شود

ای اشک بهتر است که بسوزی به سوز عشق
این چوب را بس است که زغالِ وفا شود

امیررضا شبیری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد