معشوقم به من گفته که مرا می خواهد

معشوقم
به من گفته
که مرا می خواهد
ازین رو
به خوبی از خودم مراقبت می کنم
حواسم هست به کجا می روم
و می ترسم
هر قطره ی باران که بر من می افتد
باعث مرگم شود


برتولت برشت
ترجمه : محمدرضا مهرزاد

جهان از آن من است من عاشقم و

جهان از آن من است
من عاشقم و

هیچ کس نمی تواند مرا بکشد
حتی مرگ

هر چیز را هم که تقصیر من بیندازی

هر چیز را هم
که تقصیر من بیندازی
عاشق شدن من
تقصیر توست


عباس معروفی

چه دل نگرانی ، گاه

چه دل نگرانی ، گاه
وقتی که با منی
و من پیروز تر و سر افراز تر از دیگر مردان
زیرا نمی دانی
که در من است
پیروزی هزاران چهره ای که نمی توانی ببینی
هزاران پا و قلبی که با من راه سپرده اند
نمی دانی که این ، من نیستم
(( من )) ی وجود ندارد
من تنها نقشی ام از آنان که با من می روند
که من قوی ترم
زیرا در خود
نه زندگی کوچک خود
بل تمامی آن زندگی ها را دارم
و همچنان پیش می روم
زیرا هزاران چشم دارم
با سنگینی صخره ای فرود می آیم
زیرا هزاران دست دارم
و صدای من در ساحل تمامی سرزمین هاستپابل
زیرا صدای آن هایی را دارم
که نتوانستند سخن بگویند
نتوانستند آواز بخوانند
وامروز با دهانی نغمه سر می دهند
که تو را می بوسد


پابلو نرودا