شاید تو می گویی که عاشق بودن آسان است

شاید تو می گویی که عاشق بودن آسان است 
گاهی که دنیای من از چشم تو پنهان است

در فصل های خوب تو اندازه ام جا نیست
پشت سر هم فصل های من زمستان است

در بدترین حالت تو با خورشید می خندی
در بهترین حالت فضایم ابر باران است

تو باورم هرگز نخواهی کرد می دانم
وقتی که کافر می شوی شک کردن آسان است

ایمان بیاور تا بدانی دوستت دارم 
مابین ما مرزی به نام شک و ایمان است

من اقتباس تازه ای از عاشقی دارم
هر کس که عاشق می شود بی شک مسلمان است

روح اله امینی

کی زمان آن فرا می رسد که همه ی روزم

کی زمان آن فرا می رسد که همه ی روزم
همان دمی باشد که
در سراپرده ی تو بیارامم
بر بستری از عطر گل ها
تو غنوده باشی و من بانگ برآورم
ای نازنینِ ماه سیما
ای ابروکمانِ نیک خو
مهربان باش با من
آه ، کی می رسد آن زمان ؟
شرینگاراساشتاکا