بازرسیدیم ز میخانه مست

بازرسیدیم ز میخانه مست
باز رهیدیم ز بالا و پست

جمله مستان خوش و رقصان شدند
دست زنید ای صنمان دست دست

ماهی و دریا همه مستی کنند
چونک سر زلف تو افتاده شست

زیر و زبر گشت خرابات ما
خنب نگون گشت و قرابه شکست

پیر خرابات چو آن شور دید
بر سر بام آمد و از بام جست

جوش برآورد یکی می کز او
هست شود نیست شود نیست هست


مولانا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد