روزهایی که با تو دمساز می شوم

روزهایی که با تو دمساز می شوم
شب به وقت خواب
یادت همراه من به خواب میرویم
فردای آن شب
شعری متولد می شودکه
بوی تورا میدهد
که رنگ مردمک چشمهای تورا به ارث برده
و گیسوان مواج تورا به نسیم می سپارد.

یک خواب به راستی میتواند سه جلد شاهکار باشد
مثل خواب دانته فقط بهشت را می خواهم که هستی.برزخ نه، دوزخ هرگز.

ابراهیم سهیلی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد