با لوائی در دستفریادی در گلودر تلاقی توفان و تندربر فراز بلند ترین قله هاچاوشی تو را بنام می خواند:آی,... سینه ستبردر من یزید عشقکولی زیبائیسینه ای از سرودهای قبیله اش رابه بوسه ای می فروشد. امیدعلی دایم امید