فرصت کوتاه عمر و بی وفائی می شود؟
اشتیاق ما و رنج این جدائی می شود؟!
سینه ی تنگ و هوای بال پروازی چه سود
بی تو آیا مهلت صبح رهایی می شود؟
آی ! ای بالا بلند جلگه های سبز عشق
اینهمه شور و شرنگ و دلربائی می شود؟
خود بگو! در این تکرگ آباد صحرای بلا
تو نباشی در کنار ما, خدائی می شود؟
مانده ام با عهد و پیمانیکه با دل بسته ام
روزی ما اینکه روزی رخ نمائی می شود؟
روزگار وصل یاران چاره باشد نازنین!
نوبت فصل بهاری که بیائی می شود؟
آخرین جام جهانی در کف دستان تو
جشن نوشانوش سرمستی نهایی می شود؟
علی معصومی