آه! می ترسم شبی رسـوا شوم

آه! می ترسم شبی رسـوا شوم
بعد از رسوایی شاید ک تنـها شوم
یار با من مدارا میکند
عاشق خویش رسوا میکند

گفتم تو آرام جـانـی, گفت:نه
گفتم:شیرین زبانی, گفت:نه
گفتمش:نامهـربانـی,گفت:نه

می شود یک شب بمانی, گفت:نه
دل شبی دور از خیالش سر نکرد
لعنت به این دل ک رسوایم بکرد

محمد چکاوک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد