عشق ازبهشت تو؛

عشق ازبهشت تو؛
به پروازدرمی آید ،
درصحن  بارگاه غریبت .( ،امام الغربا، ع)

آفتاب چشمانت ؛
به چشمانم نتابیده ،
شب ، ستاره من باش  .

چادرنمازش ؛
بوی یاس می دهد،
بانوی پهلوشکسته .( اشفعی لناعندالله)

عروس ازبس که رقصید ؛
تمام طاقتش رفت ،
امان ازدل داماد.

خنده شان درد داشت ؛
عروس شان پانداشت ،
دامادهم بی دست وپابود.

غربت آن است ؛
بدانندکجایی ،
نگیرند سراغت . یاغریب الغرباء

پنجره ؛
خمیازه می کشد،
ازنگاهت .

باله می رقصد ؛
ماه؛
درآغوش ستارگان.

کتابی ناخوانده ام ؛
کاش ... بادبیاید،
مراورق بزند .

من ازعشق توسبزشدم ؛
خداتو را...
برای دلم آفرید .

ازآبی چشمانت ؛
سهم من ،
حسرت پروازبوددرآسمان .

در هجرانت ؛
خورشید غروب کرد،
پشت تابوت ملایک راه افتادند.

چشمه ی کوثر؛
مرهمی ست ،
برای زخمهای دل شیعیان .

سنگین ترین بغض علی؛
شب دفن زهرا،
در شب بود.

گویند رفته‌ای بانو؛
من هر روزتو را می بینم،
من دیوانه ام.

خدایا او که بود؛
با مهر زهرا ،
در دنیای بی او چه کنیم.


سیدحسن نبی پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد