گونه‌ی خیسم نشان از دوری یار است و بس

گونه‌ی خیسم نشان از دوری یار است و بس
سرخی دیده نشان از چشم بیدار است و بس

می‌شمارم روزها را چوب خطت پر شده
زردی روی من از اندوه بسیار است و بس

کی زمان دیدنت یارا رسد این را بگو
چشم بر در دوختن از شوق دیدار است و بس


ای پزشک جسم و روحم مایه‌ی آرامشم
دیدن رویت دوای درد بیمار است و بس

قلب جیران می‌تپد هر دم برای دیدنت
خاک پایت سرمه‌ی چشمان تبدار است و بس

شهناز یکتا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد