در لجاجت بر یقین تن های تنها مانده ایم
مانده درمرداب دین در قهقرا جا مانده ایم
ابتدا دفن عوالم شد دلیل انزوا
بر الفبای موازی در تماشا مانده ایم
لن ترانی را به سیلی نوش جان کردیم و بر
قول موسی یا محمد یا که عیسی مانده ایم
تشنگانیم و تفحص گر به سرداب حیات
هاجری وهم سراب و لنگ سقا مانده ایم
مرده این جان می دهد ، آن دیگری شق القمر
آن دو شق دریای نیل و ما به معنا مانده ایم
حیرتم افزون ،که حاجت بر کدامین شد روا ؟
با هزاران رهنما در رد یک پا مانده ایم
مات و سر درگم، به نقل و قول هر چه ماجرا
در مسیری جلوه گر دیگر چرا وا مانده ایم؟
کعبه ظاهر میشود با چشمِ باز و.خانه بر
بی تمایل بر سحر شب را به یلدا مانده ایم
عادل پورنادعلی