منتظر کسی هستم
کسی که در پیراهن اش بویی از یوسف نیست
به دیوانگی هم در شهر شهره نیست
در بساط اش هم خبری از تیشه نیست
اما بایک لبخندش
شراره ای از چشمانش می جهد
که چشمان تمام عاشقان دنیا را مات میکند
شاید نام اش یوسف ،مجنون یا فرهاد نیست
اما حقیقتا قطره ایست که کم از دریا نیست
فرهاد رحمن زاده دهخوارقانی