دَر دِژهای عشق

دَر دِژهای عشق
پِژواک به گوش‌ها
مُنعکِس گشت.

چون گوشواره‌ای؛
به گوش‌هایم پیچید،
دَر آن سَرسَرا؛
سرزمینِ مَعرفت ...
رَنگی از مَحَک می‌چکید ...

چَشم‌هایَم گشوده به
آسمانِ بی‌کرانِ خُدا،
دَست به سینه،
اُااااامیدوااااارم ...
با یاد خُدا،

دَر تاریکی‌ها چِراغ راه کَشتی ...
میان شد اقیانوسی آرام،
فانوسی دریایی.


فهیمه فیروزه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد