حلقه های چشم تو چون حلقه های بندگی است

حلقه های چشم تو چون حلقه های بندگی است
از نظر تا به نگاهت شاهراه عاشقی است

دل ربودی با نگاهی من شدم حیران و مست
هر که درگیر نگاهت ، شد رها از هر چه هست

چشم تو آیینه دار رازی از باغ وجود
دیده ام ، دل داده ام من آمدم بهر سجود


در حضور چشم تو ، جان از غرورم شسته شد
قطره ای بودم ، ولی در چشم تو پیوسته شد

سایه ات معنا بشد،«من» بی حضورت هیچ شد
جمله اصوات جهان آغاز هر تسبیح شد

نام تو ذکر نخستین بود ، پیش از بود ما
با تو عالم گشت روشن بهر هر نا آشنا

در طواف چشم تو دل خانه می سازد هنوز
کعبه ای بی ‌وصف و نام اما چنان گوهر فروز

سمیه طهورا عسکری داریونی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد