با قلم موی عشق پاشیدم
آخرین رنگ نگاه ت را بر دریای دل
نگاه ت چه زیبا شناور ست تا ساحل دل
مژگان بانو بختیاری
موج نجابت چشمان ت
آرامش را به دل طوفانی م مهمان می کند
به شوق دیدن ت
پرنده خیال م
بر دریای چشمان ت به پرواز در می آید
و بر ساحل اش زیبا می نشیند
مقصد می شود
ساحل زیبای چشمانت
مژگان بانو بختیاری
به مسجد عشق می روم
از مناره خیالت
اذان مغرب
به افق چشمانت
به گوش می رسد
رو به قبله نگاه ت می ایستم
به قربت تو
و به نیت وصل
نماز عشق می خوانم
نماز عشق برپا شد
عشق پابرجا شد
مژگان بانو بختیاری
پرنده خیال م
به شوق دیدن ت
هوای پریدن گرفت
هوای حوصله ابری شد
خیس دلتنگی شدیم
مژگان بانو بختیاری