معشوقه،دو جور بیشتر نیست

معشوقه،دو جور بیشتر نیست
قلبت را می شکند و می رود
یا می رود و قلبت را می شکند

نیما هوشمند

جاذبه یعنی چشمان سیاه تو

جاذبه یعنی چشمان سیاه تو
چشم باز می کنی
من از بالای ابرها
وسط آغوشت سقوط می کنم


نیماهوشمند

قصه من / تو / باران

قصه من / تو / باران
به "عشق" ختم نمی شود
آغوشت را که باز می کنی
کارم به "جنون" می کشد.


نیماهوشمند

چتر

گفتم: چه می خواهی
گفتی:چتر
برایت چتر شدم
ندانستم فقط
روزهای بارانی به سراغم می آیی...


نیماهوشمند

باطری ساعتم را بر می دارم

باطری ساعتم را بر می دارم
بگذار فکر کنم
از رفتن تو
تنها چند ثانیه گذشته....

نیماهوشمند