می نویسمت بر پلک کبودلاله های لگد مال شدهو قلم می رقصد بر رویشقیقه ی خونین گلبرگ تن توکه سر انگشت نوازش گر قطره های بارانحلقه می زند بر گردنساقه های زیر خاک،انگار جذام گورستان مدفون شدهزیر پوست لبخند گلایل های خشکیده!مرتضی سنجری