پاییز جان وقتی بِرَوی..

پاییز جان وقتی بِرَوی..
مانده‌ام چگونه به این قدم‌های خزان‌زده‌‌ بفهمانم,
تمام شد بوسه بازی‌هایش با خیابانِ نم‌دار..
تمام شد پچ پچِ دل‌انگیزِ چکمه‌هایش با برگ‌های چنار!
چگونه بگویم ”یلدا“ می‌آید و زین پس
عاشقانه‌هایت نقشِ بر آب می‌شود؟
کار سختی در پیش دارم

می‌شود بمانی؟

زهرا میرزایی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد