تکیه دادم به دلم نگاهم لرزید
تکیه دادم به یارم دلم لرزید
نه یار و نه نگار
تنها شدم تو این دیار ناتمام
تا تویی از نگاه و یار نمی ترسم
تنها نمی مانم
دل و نگاهم به مویی بند بود
که گفتند صراطی است مستقیم
نه کسی رفته نه کسی دیده
اما عمری ترسیدیم
چه کسی را پی نوشت کنم
از دراکولا
یا آتشی که از من است
نهراسم
فریبا صادقی