با طلوع ماه
بیاد قصه های شبهای مهتابی می افتم
ماه را بغل میکنم
برایش داستان هزار و یک شب می گویم
شیرین سخن
سفید چهره
ماه پیشانی
ترانه خوان در سکوت کویر
نقش زن ذهن مهربانم
بنشین بر روی طاقچه خاطراتم
نور تو را می سپارم
به کوچه پس کوچه های عاشقی
ماه منیرم
سیرت پاک شبهای تنهایی من
برایت ترانه میخوانم
تا در کنارم به خواب بروی
می دانم در سحرگاه
دیگر در آغوشم نیستی
طلوع من با غروب تو همراه است
پس هر شب بتاب
تا با خاطره تو
شب را به پایان ببرم
حسین رسومی