دلم از تنهایی لک زد
در خیابانهای شلوغ
در هیاهوی بازار
و تماشاچیان سلبریتیها
من همه زبانهای دنیا را
نمیفهمیدم!
تو بگو که مرا به که سپرده بودی؟
گیرم که لحظه خوب آشنایی را
هنوز اختراع نکرده بودند!
تو بگو که تکلیف من چه بود
با خندههایت که نباید میدیدمشان!
با جهانی که مرا
هزار نیت بد داشت!
علیرضا غفاری حافظ