گر چه من تشنه‌ی عشقم, شده‌ام غرقه به غم

گر چه من تشنه‌ی عشقم, شده‌ام غرقه به غم
قصه‌ی هجر و فراقت غم سنگین من است
نکنم شکوه اگر می‌سوزم در تب عشق
عشق آرامش جان و دل غمگین من است
با تو هر جا نگهم بود خدا را دیدم
شاید این در نظر و دیده‌ی حق بین من است
بهترین منبع الهام توایی ای بت من
عشق تو ای بُتِ من چون همه آیین من است
می‌کشم خاک رهت سرمه به چشمان کبود
چون که خاک ره تو مرهم و تسکین من است
پای بر چشم بنه , خانه‌ی من را بپذیر
مهر تو خواسته‌ای در دل دیرین من است
تو مرا امشب اگر راه دهی در حرمت
سر تو در بغلم یک می نوشین من است
دل غمگستر من دوش به من گفت چنین
دیدن نرگس مستت همه تحسین من است
باقر از دست رود رحم بکن ای گل من
عشق تو جان و دلم, در دل خونین من است


محمد باقر انصاری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد