با کدامین چشم می شود
به انتظار دیدن روی ماه تو شد
از کدامین راه میایی تو,
خاکش را سرمه چشمانم کنم
با کدامین اشک می شود
رد پای تو را
از میان دلم پاک کنم
با کدامین دل می شود
دلتنگ دیدارت نشد
و دوست داشتنت را
به خاطر سپرد.
با کدامین خاطره
می شود ترا از یاد برد
و به فراموشی سپرد
کدامین بندزن می تواند
تکه های قلب شکسته شده ام
را بند و پیوند زند.
اما...
دوستت دارم هنوز
تو را که شبیه ماه آسمانی
که با دستمال پر اشک
از پشت شیشه پنجره اتاق
نمی توانم آن را پاک کنم.
باز امشب مهتاب است
و ستاره ها بی فروغ
کاش آسمان ابری بود
و بوی باران میداد.
و بر شیشه پنجره بخار گرفته
می نوشتم دوستت دارم
عسل ناظمی