گفتم دلم گرفته

گفتم دلم گرفته
فریاد وای وای ست
درمحنت غریبان
گفتا دل از کفت رفت
گفتم دلم گرفته
در نقش لا ابالی
در محنت خیالی
فریاد جمله حالی
گفتم دلم گرفته
نقش خیال بند ست
در نکهت م کمند ست
نقشش هزار بند ست
گفتم دلم گرفته
بابا سراغ نان رفت
مادر پی خیالش
بی بند ولامکان شد
گفتم دلم گرفته
فردا خیال دل نیست
امروز کار غم چیست
بی بحث در برم نیست
گفتم دلم گرفته
هرگز وفا نکرده
وقت صفا نکرده
در دل ریا نکرده
گفتم دلم گرفته
ای مه سری تو واکن
بهر دلت ثنا کن
فریاد در خفا کن
وقتی دلت گرفته

مهتاب آقازاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد