هنوزم گوشه ی میز پذیرائیست
خرده های آخرین گلبرگ خشک یادگاری
ته خاکستر سیگارتو
نشسته کنج زیرسیگاری
هنوزم نقش خاکی که
به روی پادری از جای پای تو به جا مانده
همانجا هست
وحتی باقی ته مانده ی آن قهوه ی تلخی که درفنجان برایم ریختی
گاهی به یاد تو
مرا می پاشد از هم ...
الهام ابوالحسنی