زیبای من، ای رَسته از دنیای من
بیمارِتَم ای آگه از سیمای من
بی تابِ مَه از سینه رفت این قلب من
بازا که این جان می رود از نای من
صد شعله زد این عشق مَه بر جان من
یک دم بیا خاموش کن این شعله را شیدای من
ای کاش بودم مُحرمت، آغوش مَه با پیکرم
صد بوسه بر لب های مَه، می شد شکوفا جای من
مرضیه فتحیان