زندگیِ برگردان

زندگیِ برگردان
بر تشک‌های سیاه
و جشن در غارهای سمّی
بدون بلورِ روشویی‌ها

حال، نمایی از شیون
روی پیراهنی تا شده
چرا که هر شناسنامه موشی‌ست
که میخ میلادی را می‌جود
و هیچ مادری دو بار
سوسن‌های زایمانی را نمی‌لیسد

بیزاری من از بدن‌ها و بادبزن‌ها
به قدر انوار آبی مردگان است
و تضمینی نیست که ماه بخواهد خود را
در لیقه‌ی چشمانی سبز فرو ببرد

پس صورتک‌ها را بیافکنید
از طرح‌های الوهی‌تان
آی
شما کِرم‌های اندوهِ خاکْ‌گرد

حسین صداقتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد