توو جنگل چشمای توانگار یه آهو خوابیدهاسیر اون نگات شدنچه حس زیبایی میدهعطر خوش پیرهن تودل برده و پس نمیدهانگار که خونه پر شدهاز عطر گلای ارکیدهنوازش دستای تومنو به آتیش کشیدهاز وقتی که حس میکنمچشمام خورشید ُ دیدهآرمین محمدی