اینجا شب نیست
اینجا روز نیست
زمانی است مات و محو اندود
در رقص شیطانی ثانیهها
ثانیههایی شتابان به مرز هیچ
آنگاه که در وزنی انسان وار
در این هرج ، همچون برگی رها در پاییز اما سبز
دعوتشان را لبیک نگویی
تو را به راستی متهم میکنند
و آنگاه
سزایت تنهایی مقدسی است که سزاوارش بودی
سزایت برازنده ات باد تا ابد
تا ابد
مسعود زعفرانی