امید ما هم از این در گذر کنیم

امید ما هم از این در گذر کنیم
تا خستگی از این تن خسته به در کنیم

آییم تا به فکر، رویم از حضور غم
غافل شویم و درد و فغان بیشتر کنیم

چون پیش چشم خویش نداریم همرهی
در پشت چشم خویش جهان را به سر کنیم

گفتند فلان کنند و تهش کیمیا کنند
مس‌ها بده به خواب و خیالات زر کنیم

دیدیم هزار هزار دو نفر پیش هم ولی
درگیر نبوده‌ایم که غم یک نفر کنیم

بر آن امید که توانیم یافتنش
هر کس رود به روی و دو چشمش نظر کنیم

این چاره گر ندهد ره به حال نیک
عمری به صرف یافتن راه دگر کنیم

گویند شاید که بمانند منتظر
ما مانده‌ایم چگونه ز رفتن گذر کنیم


علیرضا طالبی آهویی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد