گویند:(نخارد پشت من
جُز ناخن انگشت من)
جُز دشمنم، شاید که او
باشـد زمانی پشت من
...
چون دوست نیامدکار من
خصمـم بیـامد، کار من
مجبور شود که سرّ من
آری کنـد، حل دشمنم
...
آری به خصم خود که او
شاید که آید، روزی وی
گردد ز دوست بهتر برام
بهتــر ز دوستم کار من
...
سلیمان بوکانی حیق