صد بار گفتم

صد بار گفتم
ای مه روی
آغوش من
جای ترنم بیگانه نیست
خندید
به طعنه گفت
همین جای گویمت راز
و رفت
گفتم نشانی
تا بر سر کویت
داغ فشانی کنم تا ابد
گفتا
ببازی و بسازی
چاره مستانه
چیست
ای هم فروش
کم فروش
که این دنیای شما
غش دارد
و ما
به دنبال
بی غشیم


سیاوش دریابار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد