صورتگر دهر موی سپید و چهره سیاه کرده مرابر عکس قاب آویخته بدیوار تباه کرده مرادر کوچه وشهر وخانه نشناسند همسایه ودوستاز غوغای زندگی جدا و بی پناه کرده مرا عبدالمجید پرهیز کار