من برگی از درخت سرسبز انقلابم

من برگی از درخت سرسبز انقلابم
از دودمان پاک و سرچشمه‌های نابم

خوش رنگ و با نشاطم از کلک رحمت دوست
شاداب از آن سحاب و باران بی‌ حسابم

نخل رشید عشقم روییده در ولایت
تدبیر بی‌نظیر معمار انقلابم


دریای معرفت را غواص چیره دستم
در آسمان دانش چابک‌تر از عقابم

گویم حدیث رحمت در حلقه محبت
نشنیده کافر عشق حرفی به جز عتابم

دریای بیکران است دیوان عشق و ایثار
من قاری و غریق امواج این کتابم

راهی اوج قافم در زیر نور مهتاب
چشم انتظار صبح و دیدار آفتابم

نستوه پایدار است در عهد خویش با دوست
دشمن به خواب بیند دوری از آن جنابم

علی اکبر نشوه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد