نغمه خوان کوچه های تنهایی
پرسه زن آنسوی خانه آشنایی
چه صفایی دارد
کوی دوست
زمزمه نسیم عاشقی
از هر پنجره باز
می وزد بر پیکره زندگی
چه خوش آواز
چه زیبا صنم
چه گیسو کمند پریشان
پشت ترانه برگ ریزان پاییزی
در کنارم بمون
بگذار عطش خواستن من
زبانه کشد از دلم
تا آتش زند هر تمنای وصال
دوست دارم با تو قدم زنم
در کوی دوست
تا عطر عاشقی
بر مشامم برسد
تا مست شوم از زیبایی بودنت
عجب حال و هوایی دارد
کوچه پس کوچههای
کوی دوست
میخواهم شادی کنم
آواز شور وصل خوانم
سراز پا نشناسم
که هر چه دیدم
قشنگی الوان بهار و پاییز بود
در کوی دوست
غزل خوان دیدار عشقم شدم
در آخرین لحظات غروب آفتاب
تو را من نیازم
تا بسرایم ابیات عاشقی
در طولانی ترین
گذر کوی دوست
حسین رسومی