بلند پروازعقابی برستیغ آشیانه بنیاد نهاد
با شهپرخود پهنای زمین وآسمان آباد نهاد
گفتا که من امروز جهان زیر یل است
تاسقف سپهردر یَدوقدرتم بی خلل است
با یک حرکت ماهی دریا گیرم به چنگ
با یک پرِشم آهوی باد پای آرم به تنگ
ناگاه یکی تیر ز چله بر آورد سفیر
انداخت ز پرواز وشد او آزرد نفیر
آنکه بالید به خود وبی جا پای بر زند نهاد
ازعرش فرو افتاده وکام خود (برکَند ) نهاد
عبدالمجید پرهیز کار