شبی که سایه ی مادر از این جهان کم شد
شبی که از غم زهرا مدینه خانه ی غم شد
یگانه یاس نبوت به پشت درب افتاد
سرای آل محمد سرای ماتم شد
شبی که جان پیمبر به آسمان ها رفت
زمین خجل ز رخ همچو ماه خاتم شد
نگین چمبر هستی به روی خاک افتاد
فغان که قامت حیدر چو فاطمه خم شد
علی کسرائی