ای آزادی تو گنج بیکران سربلندی جهانی
تو شمیم خوش نیک بختی مردمانی
در سرزمینی که زآن سامان رخت بربندی
هرگز نسازد بنای شادمانی وسربلندی
گر هزاران گنج دربرورویم گذارند
گر بیکران مال ومنال برمن سپارند
بی آزادی همه هیچ وپوچند وبی رنگ ونوا
چون کشتی بی لنگری اسیر گردابها
ای نسیم شادمانی و مهر باز آ باز آ
سرزمین مهر را بهاری کن ای سر افرازا
آزادی بهار جاودان این سامان است
دامنش گلگون ز لاله زاران است
می دانم که روزی ز ره خواهی رسید
تا آمدنت رخ آسمان ستاره باران است
برخیز و ره سپار و برون آی زین شام تار
ریشه های هزار ساله در آرزوی جشن بهار
زهره بختیاری