مث خاک و مث ناودون
واسهی شر شر بارون
مث برکه پر ز خواهش
واسه تمامِ قرصِ ماهش
مث یک پارک ساکت و خلوت
واسه دستِ دو عاشق روی نیمکت
مث زنگ تفریح مث دیوار
واسه خنده برا دو اسمِ یادگار
مث بادبادک و له له ریسون
واسه پر کشیدن تو سینهی آبیه آسمون
مث چشمای خوابِ عروسک
واسه نوازش و ناز دخترک
مث یه آلبوم کهنه و قدیمی
واسه مشتاقِ نگاهِ یه مهمون صمیمی
مث کوچهی بن بست توی یه شهرِ بزرگ
واسه عطر نون توی زنبیل سبزِ مادربزرگ
مث یه جیبِ کاپشن توی گنجه
واسه سردی انگشت و دست و پنجه
مث یه پنجره بیدار
واسه نغمهی گیتار
مث دلِ تنگِ من و جمعه و غروبش
واسه لبخندِ تو و اون چشم و طلوعش
مسعود حسنوند