ابر است
که میبارد
یا ستاره
که میگرید
چه سکوتی
اینجا در من است
رساتر از کلام
پوشیدهتر از ظلام
تقدیر ماست
که میراند
یا جوخه اختیار
که میخواند
چه زمانی
اینجا در گذر است
ایستادهتر از
ساعت در خواب
خوابیدهتر
از لنگر در آب
عشق است
که میخواهد
یا عادت روییده چو گل
که میبالد
چه خیالی
در من شیدا به سر است
عینیتر از آن
داغ گل سرخ
زیباتر از آن
روی چو ماهرخ
مهرداد درگاهی