یادته صفحه اول

یادته صفحه اول
با یه خودکارِ بیکِ آبی
یکی دو جمله نوشتی،
بمونه به یادگاری
زیرشم با لعل نابت،
نقشه ی عشق رو گذاشتی

یادمه از بوسه داغت
ورق من شعله ور شد
مثل شمعی من بسوختم
آتشم روشنِ شب شد

رو تن من چنگ کشیدی
مثل رسم استخاره
اولین بیتو که خوندی
چشمتو دوختی به ستاره
هدیه دادی یه گل سرخ
کردی این دل رو بیچاره

منِ ساده فکر می‌کردم
منو واسه من می‌خواستی
تو نگو از همون اول
تو فکر یکی دیگه هستی

روزی که دستای گرمت
منو بخشید به غریبه
رفتی و دور شدی اما
خاطرت برام عزیزه
نذار آدما بگن که
قصه عشق یه دروغه
یه فریبه

یه کتابم روی طاقچه
ساکت و سرد و پر از گرد
نگو که تنهام گذاشتی
 بیا و دوباره برگرد


مسعود حسنوند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد