بند دل اگر پاره نشد، شکست؛ فریاد شدم

بند دل اگر پاره نشد، شکست؛ فریاد شدم
شیرین نشدم، تلخ تر از قصه ی فرهاد شدم

باران تر از ابرم، پُر از بغض نباریده ی سرد
غمگین تر از اشکی، که از چشم توافتاد شدم

رویای پرنده بودنم، هیچ شد و شاید سوخت
یک خاطره ی تلخ، که سنگین شده در یاد شدم

آرامشِ من باش، قرارِ دلِ بی قرارِ من
در من اثری کن، که در لحظه کمی شاد شوم.

مطهره احمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد