نامت تجلی گلهاست بانو

نامت تجلی گلهاست
بانو
مهرت گستره جان هاست
بانو
کلامت روح وروان است
بانو
سراغت را در محفل غم ها می گیرم
سوز اشکت سوختن جان است
بانو
میدانم وبر نمی آرم صدا
با تو یکی بی تو ندانم
بانو
در گلستان عیش هنوز
غنچه ها ی گل رقصانند
بانو
به تمنای نام ومهرت
بوستان عشق هنوز سبز است
بانو
بیا و لبخند هدیه کن
زین پس بهار خواهی دید
بانو

محمود علایی منش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد