پرسیدند: بهای ماندن چیست؟

پرسیدند: بهای ماندن چیست؟
گفتم: سکه‌ای نیست که در کف بازارش یابی
نه خطی بر کاغذ،
نه قولی بر لب.
بهای ماندن، دلِ آزموده‌ای‌ست
که در موسم طوفان،
رختِ رفتن نپوشد.
وفاداری‌ست در عصر فراموشی،
اشکِ بی‌صدا در وقتِ درک،
و آغوشی گشوده،
نه برای گرفتن،
که برای بودن.
ماندن، هنرِ دل‌هایی‌ست
که به وقتِ ویرانی،
خشتِ تازه می‌نهند،
نه آنانی که به نخستین ترک،
ویران می‌خوانند همه چیز را.


مازیار ارجمند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد