غم دوری از تو رو شمع اتاقم میدونه
صحبتِ دردو،دلِ شکسته رو نور چراغم میدونه
کوچه خلوت وآهنگ قدمهات همیشه تو گوشمه
بوی بارون و نم خاک خیابون،تنها دلخوشیمه
تو خوشی های نرفته گذشته هامی
تو برام شیرینترین حدس تو رویاهامی
تو ازم دوری و من با تو توخاطراتم
وقتی بغضم میگیره محتاج یک نگاتم
آرومم کن که نبودنت برام معنی و تفسیر نشده
میدونم کنارمی نداشتنت برام که تعبیر نشده
من به یاد توام و بو میکنم عطر هوای ابریِ نداشتنت
اشک تنهایی من پر میکنه رد قدمهات،که دیگه نداشتمت
خزر رسولی