مضرابِ بهار و طرب و رقص و ترنّم
در سحرِ سحرگه که نگنجد به تجسّم
مرغانِ غزل بر لبشان زمزمه جاری
جانا بنشان بر لبِ خود جامِ تبسّم
علی پیرانی شال
در زمستان، خشک
در پاییز زرد
و در بهار سبز می شوند؟
تو باور نکن عشق من!
دوست داشتن اگر
به جان درخت ها هم بیفتد
چهار فصلشان شکوفه باران است...
فرشته رضایی
لبخند نزد در شب بی ماه، کسی
در سالن انتظار هستی ماندیم
بی آنکه قرار باشد از راه کسی...
احسان افشاری